۱۳۹۲ بهمن ۱۶, چهارشنبه

گزارشی از مبارزات جاری در سالن ۱۲ زندان رجایی‌شهر کرج



مقاومت جانانه زندانیان سیاسی رجایی شهر

در مقابل یورش گارد ۱۰۰ نفری و تشدید پارازیت ها ودزدیدن نماینده سالن سمکو خلقتی با خیانت اصلاح طلبان زندانی در کمک به دولت حسن کلید در پیش برد سیاست اعدام و شکنجه



سمکو در انفرادی 

      در یک نگاه کوتاه زندان رجایی شهر با ظرفیت ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر پذیرای ۵۵۰۰ تا ۶۰۰۰ زندانی با بدترین شرایط می باشد. ۲۵۰ زندانی عقیدتی سیاسی تبعیدی از سراسر ایران به عنوان کسانی که به قول جعفری دولت آبادی اعدام کار آنها را ساده می کند و باید به مرگ تدریجی بمیرند در این زندان محبوس‌اند. از میان آنها چهل زندانی مانند زانیار و لقمان مرادی و هوشنگ رضایی و شهرام احمدی برای مرگ لحظه شماری می کنند. با ۲۰ زندان محکوم به حبس ابد مانند محمد نظری با ۲۰ سال سابقه حبس و سعید ماسوری ۱۵ سال سابقه‌ی حبس و مابقی زندانیان با حبس های سنگین ۱۰ تا ۳۰ سال در این قتلگاه مولتی میلیادرهای دزد نظامی - روحانی توسط ماشین کشتار ولایت فقیه و هدایت سربازان گمنام امام زمان به روش مرگ تدریجی از بین برده می شوند، به طوریکه طی یکسال و اندی ۶ نفر را اعدام و چند نفر مانند رادپور، ساران، حکمتی و در آخرین موارد علیرضا کرمی خیرآبادی و کارگر جوان افشین اوسانلو از شدت فشارهای جسمی و روحی و به مرگ مشکوک جان سپردند.

منظور از فشارهای روحی و جسمی چیست؟


منظور این است که زندانیان سیاسی عقیدتی از کوچکترین امکانات قانونی رایج  در دیگر بندها و دیگر زندان ها محروم هستند. مانند امکانات آموزشی و ورزشی در زندان، هواخوری ۲ ساعته به جای صبح تا شب، فضای ۲ متری به جای فضای استاندارد ۱۲ تا ۱۵ متری در سلول های انفرادی که ۲ تا ۳ نفر باید از ۱۰ سال تا حبس ابد در آن بپوسند. منع کامل ارتباط قانونی رایج مانند ملاقات حضوری، تلفنی، مرخصی و مکاتبه، تغذیه با سویای حیوانی، نبود کوچکترین امکانات درمانی و دارویی و نصب ده ها دستگاه پارازیت، پرونده سازی های جدید و دادن حکم های جدید در زندان، بازرسی های مداوم وحشیانه ۳ الی ۴ نفره و تحقیر و توهین هنگام برگشت از بیرون و زدن دستبند و پابند و پوشاندن لباس زندان و لخت مادرزاد کردن در مقابل دو دوربین هنگام برگشت از دادگاه وبیمارستان ها، ایجاد رعب و وحشت در کنار دلهره و اضطراب ۴۰ نفر از دوستان اعدامی هر لحظه هنگام فراخواندن نامشان حتی برای مسائل ساده مورد دلهره و اضطراب قرار میگیرند و باعث فشار های روحی شدید بر کل زندانیان میگردد. در چنین شرایطی به قول خبرگزاری فارس به عنوان تفرج گاه زندانیان سیاسی هدیه سربازان گمام امام زمان به افراد غیر عادی این ماشین کشتار دزدهای ثروت های عمومی، دستگیری های بدون حکم، شکنجه، عدم امکان استفاده از وکیل و حق دفاع هیئت منصفه با سفارش قاتلین بالفطره توسط دادگاه های فاشیستی غیر مستقل و فرمایشی به اعدام  و حبس های طولانی محکوم می شوند. بزرگترین سیاست مهندسی شده اطلاعات بکار گرفته می شود در این سیاست رذیلانه و ضد بشری دوستان عقیدتی بهایی به عنوان هم وطن و شهروندان عادی  به گروگان گرفته شده اند که هیچ اعتقادی به مبارزه سیاسی نداشته و با صراحت به این موضوع معترفند. این آدم های متین و بدون تعهد به دور از ترحم و جنجال با روحیه همزیستی مسالمت آمیز با قاتلین بستگان خود بوده و هیچ اعتقادی به مبارزه سیاسی ندارند در کنار افرادی مبارز و فعال قرار می گیرند که نمی خواهند در چنین گورستانی زنده بگور بشوند و در مقابل جنایت و شکنجه، خودسری و قانون شکنی مزدوران رژیم اعتیاد، فحشا و گرسنگی مبارزه و مقاومت می کنند. این حالت دمسازی و مماشات وسازش با شرایط جهنمی دشمن کلیه مبارزات دسته جمعی را تضعیف کرده و به آن آسیب می رساند. اداره اطلاعات از طریق ستون های پنجم خود و اصلاح طلبان و حداقل دو جاسوس خود که هم دست کامل اصلاح طلبان در زندان از طریق سرویس دهی امکانات شناخته شده ارتباطی می باشد از شرایط ایجاد شده نهایت سوءاستفاده را به نفع رژیم توسط بیکاری و گرانی می کند اما توحش و بربریت جمهوری اسلامی به قدری بالا است که حتی داد و قال این دوستان دلباخته را نیز در آورده  و در شرایطی با رهبری مبارزین با آن ها همسویی و هم گامی می کنند. اما اغلب تحت تاثیر سوءاستفاده اصلاح طلبان مردم فروش قرار میگیرند. در دور قبل که مهدی محمودیان آزاد شد و با انداختن چند فرد بازداشتی اطلاعاتی در سلول انفرادی هم‌راه با او، از آن‌ها فیلمبرداری و نشان داده شد که در برنامه ۲۰:۳۰ شبکه دو جمهوری اسلامی که در اختیار اطلاعات می باشد سعی کردند جهنم و ماشین ولایت فقیه را بهشت و گلستان نشان دهند. در جدیدترین اقدام اطلاعات توسط رحیم الیاسی که به زندانبان فروخته شده بود با کمک جاسوسان داخلی و اصلاح طلبان  و هدایت برنامه ریزی شده این جاسوسان با ترتیب دادن یک جشن ساختگی و از قبل برنامه ریزی شده با سوءاستفاده از نادانی و سازشکاری افراد مماشات طلب و فرستادن آن توسط رحیم الیاسی به بیرون با وثیقه ۴۰ میلیونی و تبلیغات گسترده خبر گزاری فارس این قتلگاه را تفرجگاه نشان دادند، در حالی که رژیم به وثیقه های کمتر از یک میلیارد قانع نمی شود. رژیم با خوردن هم از توبره و هم از آخور به این هم بسنده نکرده و با دست آویز قرار دادن این کار خود چندین دستگاه پارازیت به دستگاه های قبلی اضافه کردند. و با افزودن انواع جدید اذیت و آزار مانند بستن درب اصلی تهویه هوای سالن،  جلوگیری از رد و بدل شدن هوا بیرون و داخل سالن ۱۲ و سپس شکستن قفل درب و بستن قفل جدید و دست آخر فرستادن گارد ۱۰۰ نفری و سرکوبگر به داخل سالن و سپس دزدیدن نماینده سالن سمکو خلقتی. زندانیان سالن ۱۲ در مقابل برخورد غیر انسانی با دوستان عقیدتی و خیانت آشکار اصلاح طلبان به مقابله با تجاوز رژیم به حقوق قانونی برخواسته و در طول این دو هفته با شعار هایی مانند "سال سال خونه دیکتاتور سرنگونه"، "مرگ بر خامنه ای" و " مرگ بر دیکتاتور" پوزه دشمنان مردم را به خاک مالیدند و هم چنین با فراخوان مجمع عمومی فوق العاده علی رغم کارشکنی شدید اصلاح طلبان  که به حمایت مستمراز سیاست های رژیم جمهوری اسلامی و بی تفاوتی برخی از زندانیان موفق به سازماندهی سه روز اعتصاب و اعتراضات خانواده زندانیان شدند که با هم‌راهی اکثریت زندانیان توام بود.
به دنبال این مسئله اصلاح طلبان حکومتی مانند معتمدی مهر، زیدآبادی و باستانی در دفاع از جمهوری اسلامی و حسن کلید، گام به گام به مبارزه با زندانیان سیاسی برخواسته اند. در مجمع اول که مخالفت آنها با اعتصاب رای نیاورد با جمع کردن عده ای مماشات جو و فرصت طلب دعوت به مجمع دوم کردند  که زمان اعتصاب را از شنبه به یک شنبه موکول کنند. بدنبال تشدید فشار رژیم از ۴۰ ،۵۰ روز قبل و بدنبال دزدیده شدن سمکو خلقتی و انداختن او به سلول انفرادی در چهارشنبه ۹ بهمن که با توطئه‌ای رذیلانه با بهانه ملاقات با خانواده او را از سالن بیرون برده به انفرادی منتقل کردند. بلافاصله با دعوت ۳ نفر به برای مقابله با این عمل ننگین جمهوری اسلامی در روز پنج شنبه مجمع عمومی دیگری توسط نیروهای رادیکال صورت گرفته و مجمع عمومی همان روز تشکیل شد، مسعود باستانی و معتمدی مهر از اصلاح طلبان در مقابل پیشنهاد انقلابی ندادن آمار و... تا آزادی سمکو با دو پیشنهاد مذاکره  توسط شورا و نوشتن نامه اعتراضی به مقابله برخواستند. متاسفانه با توجه به حضور نیروهای جدید اداره اطلاعات در مقابله با حرکت های دست جمعی و با دادن ملاقات حضوری به دوستان بهایی و نیز تقلیل حکم ۵ تن از آن ها و با توجه به برخی مماشات‌ها و ندادن رای به عدم ارایه آمار، پیشنهاد نوشتن نامه اعتراضی تصویب شد. زندانیان رادیکال اما با توجه به همسویی و حمایت از حقوق صنفی دوستان بهائی و در حین وحدت کامل با آنها مبارزات خود را به سطح آنان تنزل نداده و به مبارزه مستقل خود در تمامی عرصه ها ادامه می دهد.
حرف پرمعنای آقای زیدآبادی را که گفت اگر ۹۹/۹ در صدر رژیم سرکوبگر باشند ما دنبال ۰/۱ درصد آن هستیم و هم چنین حرف درخشان معتمدی مهر به مردانی ( رئیس زندان) که شما ما را با تروریست ها و آدمکشان یکی نگیرید نشان‌گر این است که طبیعت مبارزه انقلابی و تمام انقلاب ها است که  مبارزه طبقاتی و افتضاح حاکمیت هرچه عمیقتر باشد به همان اندازه مردم دوستان و دشمنان و افراد بی خاصیت و منافع طلب را بیشتر خواهند شناخت و بر روی ویرانه های کاخ ستم بناهای داد و عدل خواهند ساخت و تمامی ظالمان و بهره کشان را به زباله دانی تاریخ خواهند انداخت.

پیش به سوی اتحاد بیش‌تر برای فشار بیش‌تر
پیش به سوی اعتراضات گسترده‌تر با شعار
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
14/11/1392

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر