۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

پیام فعالین کارگری در بند خطاب به تشکل های مستقل و پیش روان کارگری

در برابر تشدید بهره کشی و سرکوب حاکم 65 میلیون مزدبگیر را در کنفدراسیون سراسری متحد کنید.

رفقا ، دوستان و کارگران،
سلام و درود های گرم و آتشین مارا از سیاه چالهای جمهوری اسلامی پذیرا باشید ، پیشا پیش ما از زحمات بی دریغ شما در کمک به ارتقاء درجه آگاهی طبقانی  و سازمان یابی کارگران در شرایط سرکوب هار کنونی تشکر و قدر دانی می کنیم ،با وجود ایثار و فداکاری های شما طبقه کارگر بهمراه  دیگر مزدبگیران 65 میلیونی در شرایط فلاکت بار و بحران حاد بیکاری ، گرسنگی و تشدد بسر می برند ، دولت های سرمایه داری اسلامی در همه ی اشکالشان مانند اصول گرا ، اعتدالی و اصلاح طلب همگی در تابعیت از روند ثابت خواست سرمایه داری جهانی با پیاده کردن سیاست های نیو لیبرالی دیکته شده نهاد های سرمایه داری جهانی مانند بانک جهانی ، صندوق (نزول خواری) بین المللی پول ، سازمان تجارت جهانی و ... کل زحمتکشان را به خاک سیاه نشانده اند :
1 – تعیین و تحمیل دستمزد های (712هزار تومانی) یک چهارم خط فقر
2 – تحمیل و تسلط سرمایه داری دلالی – رانتی توسط مافیای حکومتی در واردات کاهای بنجل از مهر و تسبیح گرفته تا میوه و شکر ، برنج و ماشین و موبایل ، برای کسب فوق سود های میلیاردی  یک شبه ، برای نابودی برنامه ریزی شده تولید و بیکار سازی میلیونی از جمله 5 میلیون جوان فارغ التحصیل بیکار،
3 -  حذف یارانه  کالاهای حیاتی زحمتکشان و محرومین از جمله نان ، آب و گاز و برق و بنزین و سقوط رتبه کشور به مقام دوم تورم و گرانی جهانی،
4 – نابودی کامل امنیت شغلی و کاردائم از طریق تحمیل سیستم پیمانکاری و بردگی 94 در صدی نیروی کار کشور در تمامی زوایای کارو تولید  در جهت رساندن و افزایش دائمی و شتابان سود سرمایه داری به حد فوق سود،
5- خصوصی سازی و تملک کلیه منابع ملی توسط سرمایه داری حاکم  و تبدیل کلیه عرصه های خدمات و تامینات اجتماعی مانند بیمه ها ، بهداشت و درمان ، آموزش و تحصیلات و ... به حیاط خلوت دزدی و غارت و استثمار همه جانبه  و مضاعف زحمتکشان،
6 – حذف تمامی قوانین حمایتی مانند خروج کارگاه های کمتر از 20 نفر از مشمولیت قانون کار)،
7 – منع فعالیت های قانونی مخصوصا" حق تشکل ، حق اعتصاب بعنوان ارکان اساسی تحقق مطالبات مشروع کارگران ومزد بگیران، در این رابطه جمهوری اسلامی به عنوان چماق طبقه سرمایه داری حتی از ایجاد تشکل های زرد حکومتی مانند انجمن های صنفی در کارخانجات بزرگ مخصوصا" ماشین سازی ها و پترو شیمی ها از جمله ایرانخودرو و پتروشیمی تبریز ممانعت می کند،
8 -  و بالاخره با تحمیل حکومت نظامی از طریق حراست و بسیج و سپاه و نیروهای سرکوبگر نامحسوس در کارخانجات ، ادارات ، مدارس و دانشگاه ها، اخراج ، دستگیری فعالین و سرکوب تشکل های مستقل و سرکوب اعتراضات و اعتصابات، 65 میلیون مزد بگیر را در مرگ تدریجی قرار داده است و ستم و تبعیض و نابرابری طبقاتی را به اوج رسانده است، شاهد این ادعا آمار روزنامه های حکومتی جمهوری سرمایه داری اسلامی امام زمان و نایب بر حقش است که خود این آمار بخش بسیار کوچکی از حقایق است وطبق همین آمار هفتاد الی هشتاد مولتی میلیادر حکومتی در قالب سرمایه داری وابسته و غیر حکومتی داخلی و خارجی با ثروتی معادل 800 میلیارد دلار ( سرمقاله روزنامه ایران اسفند 92) حدود 80 درصد جمعیت مزد بگیر را زیر خط فقر بردند، طبق اعتراف خود نظام اسلامی و حکومت الله 200 هزار گرسنه مطلق فقط در تهران، با بیست هزار کارتن خواب ( مرد و زن)، یک میلیون هفتصد هزار نفر کودک کار و خیابان ، 12 میلیون نفر آواره در حلبی نیشین های حاشیه شهرهای بزرگ ، 11 میلیون بی سواد، با 9 میلیون بی سواد مطلق و فرو پاشی کامل اجتماعی، در همین حین ایران در اثر حاکمیت جمهوری اسلامی سرمایه داری با تعلیم و تربیت الهی  و امام زمانی و حاکمیت ولایت فقیه به بالاترین آمار افسردگی ، خودکشی ، اعتیاد ، طلاق و تن فروشی و جرم و جنایت سازمان یافته  و بالاترین آمار اعدام زندانی ها در جهان رسیده است، بر اثر نتایج پیش برد چنین سیاست های ضد بشر توسط جمهوری اسلامی سرمایه داری با شرایط فوق الذکر باعث شده است ایران بعنوان یکی از غنی ترین کشور های جهان که رتبه دهم معادن دنیا را دارد به بهشت سرمایه داری و جهنمی برای زحمتکشان و مزد بگیران تبدیل شده است ، و در نتیجه خروش کارگران ، معلمان و کلیه ستم دیدگان با بیش از بیست الی چهل تجمع و اعتصاب و اعتراض روزانه لرزه بر اندام رژیم پوسیده انداخته است ، بطوریکه در ترس از فروپاشی و سرنگونی انقلابی  با خوردن جام زهر توافق هسته، نوکری استکبار را به جان خریده است، وبا افزایش استثمار و افزایش شدت سرکوب، آتش مبارزه هر دم افزاینده توده ها را شعله ورتر خواهد کرد، اما در نبود تشکل های سراسری سازمانده به مثابه سازمانده همبستگی سراسری و  مبارزه ( سازمان سیاسی و اتحادیه های سراسری ) در مقابله با بهره کشی و فریب و برنامه سازمان یافته سرکوب سراسری توسط طبقه سرمایه داری اغلب این اعتصابات و تجمعات خود به خو.دی ، بدون هدف و برنامه مشخص ، انفرادی و تکی و پراکنده در مقابل بهره کشی و تشدید و بهره کشی به صورت جنگ و گریز پاتیزانی و فرسایشی و خسته کننده شده است ، علی رغم تاثیر مثبت و تقویت همدلی ، همیاری و هم سر نوشتی طبقاتی نمی تواند در مقابل یورش سازمان یافته و یک پارچه دولت سرمایه داری به حداقل های هستی کارگران و مزد بگیران به مقاومت و مبارزه میسر دست زده و دشمن را به عقب نشینی قابل لمس وادار کند، و از دست آوردهای مبارزاتی خود محافظت نماید ، بطوری که دشمن طبقاتی در نبود تشکیلات انقلابی و برنامه و استراتژی مشخص جبهه کارگری را با وعده و وعید های تو خالی و فریب کارانه پس از مدتی با یک حرکت برنامه ریزی شده، نه چندان پر زحمت و پیچیده تمامی دست آوردها و ثمرات مبارزاتی را پس میگیرد، مکمل این نا توانی در هویت مستقل و یکپارچگی طبقاتی کارگران بر اساس برنامه و منافع آنی و آتی خود، وجود انحرافات درونی این خانواده 50 میلیون می باشد، که یکی از موانع اصلی ایجاد ساختار سراسری هست ، از جمله دوستان صنف گرای محض با چسبیدن به منافع یک صنف و رها کردن و فدا کردن منافع کل طبقه و زحمتکشان مانند خواستار حق تشکل و اعتصاب ،  تدوین قانون کار مترقی ، کار دائم ، تحصیل و درمان رایگان ، و یا مبلغین دنباله رو ، پرستش اعتصابات و حرکت های خود به خودی و پراکنده و بی برنامه به جای کمک به سازمان یابی طبقاتی در انتقال تجربیات مبارزاتی در مورد اشکال مبارزه ، اشکال تشکل و اشکال سازمان دهی و مهمتر از اینها فرقه گرایی رفقای مروج آگاهی طبقاتی و سوسیالیستی در دوری از ارتباط زنده و پویا و سازمانگرانه با کارگران در محیط کار و زندگی آنان است، همچنین افکار فرقه گرایانه مانعی است در جهت ایجاد سلولهای سازمانده در میان کارگران پیشرو و رهبران آنها در داخل کشور و ارتباط زنده با مبارزات جاری آنها و همچنین با ایجاد تشکل های توده ای مستقل  و صنفی ، هنری و ورزشی در میان کارگران ، و انتقال آگاهی طبقاتی از این طریق از مهمترین آفات جنبش کارگری به دلیل نبود سازمان یابی اتحادیه های صنفی و عینی و سراسری  کارگران هستند، به نظر ما فعالین زندانی ، رفقا و دوستان فعال کارگری باید بپذیرند، طبق تجربه 200 ساله مبارزات طبقاتی کارگران آگاهی و مبارزه و تشکل طبقاتی کارگران از خواسته های فوری خود برای بهبود شرایط و فروش بهتر نیروی کارشان در شرایط بردگی اقتصادی  - سیاسی آنها جدا از آگاهی ، مبارزه و تشکل طبقاتی کارگران در انقلاب اجتماعی برای الغای بهره کشی انسان از انسان و اداره و هدایت  و کنترل شورایی و دمکراتیک امورو سرنوشت اقتصادی _ سیاسی و اجتماعی نبوده و این دو بستر لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند.
رفقای که به قول مانیفست کمونیست بخاطر مبارزات سیاسی در بر انداختن سلطه بورژوازی و نابودی مالکیت خصوصی  عرصه گسترده ، همگانی و همه گیر مبارزه اقتصادی طبقه کارگر را به عنوان بسیج ، گرد آوری و تربیت همه لایه های این طبقه را رها می کنند به همان اندازه اشتباه می کنند که کسانی که به خاطر بهبود وضعیت موقت کارگران در شرایط بردگی کامل آنها الغای استثمار و حاکمیت کارگران بر سرنوشت خود را فراموش می کنند، مبارزه طبقاتی کارگران در اشکال صنفی ، سیاسی و فکری در مبارزه با قدرت و سیاست های طبقه ، دولت و احزاب سرمایه داری در مقابله و نابودی بهره کشی و تشدید بهره کشی، روندی حتمی و جدایی  ناپذیر است و به همان اندازه ضرورت سازمان یابی سیاسی کارگران در حزب انقلابی طبقه کارگر و همچنین ضرورت سازمان یابی صنفی آنها در اتحادیه های سراسری ( فدارسیون ها و کنفدراسیون متشل از تشکل های کارگران و زحمتکشان)) علی رغم اینکه اشکال و ساختار متفاوتی دارند اما موازی و با تکیه به یکدیگر و با ریشه های در هم تنیده در بستر و روندی واحد و یگانه ایجاد و رشد می یابند، و هر کدام بدون دیگری دچار شکست صد در صدی خواهند شد، این را بار ها تاریخ مبارزاتی کارگران ثابت کرده است . ما زندانیان سیاسی در عین تاکید بر وحدت طبقاتی کارگران بر اساس اعتقاد به انقلاب اجتماعی ،  حاکمیت کارگری و حزب سیاسی به قول کلام آتشین مارکس در انترناسیونال اول به مثابه تنها وسیله مقابله  با قدرت متحده طبقات و احزاب سرمایه داری و از این جهت اصرار داریم، با توجه به گسترش فزاینده اعتصابات و اعتراضات صنفی و خلاء تشکل های سازمانده اتحادیه ای در جهت سراسری با برنامه و هدف مند کردن مبارزات رو به رشد، ایجاد فدارسیون سراسری مرکب از تشکل های موجود مستقل به الویت اول جنبش مبارزاتی کارگر تبدیل شده است، بدین جهت از تمامی پیشروان و تشکل های موجود بخصوص کارگران ، معلمان و پرستاران می خواهیم با ایجاد هیت و یا شورایی موسس فدراسیون مرکب از تمامی نمایندگان منتخب آن تشکل ها ایجاد اتحادیه سراسری را به مثابه اهرم ضروری سازماندهی سراسری مزد بگیران در الویت اول فعالیت و مبارزات خود قرار بدهند، تا با پیوند زدن جویبارهای کوچک مبارزاتی بی برنامه و پراکنده برای دوری از خورده کاری ها در محور مطالبات عمومی به رودخانه ای عظیم و سیل بنیان کن برای تحقق مطالبات فوری حقوق بگیران به وظایف خود عمل کنند و زمینه بر آورده کردن خواستهای نهایی را فراهم نموده و جهت انجام رسالت تاریخی خود اقدام کنند. و بدانید که تدارک برای گسترش مبارزات صنفی و سراسری مهمترین فاکتور عقب راندن  دشمن طبقاتی  و رسیدن به فضای اندکی آزاد و مناسب برای ایجاد و سازمان یابی و سازماندهی سراسری کارگران و تشکل های پایدار صنفی می باشد و با پیش برد این رسالت عظیم طبقاتی در فردای ورق خوردن برگ تاریخ دفتر مبارزه طبقاتی شرمنده طبقه کارگر و نسل آینده نخواهیم شد. مخصوصا" اینکه تلخی شکست انقلاب 1357 درانحراف و سو استفاده از مبارزات طبقه کارگر، توسط جناح های گوناگون فاشیست ها و سرمایه داران با وجود ساخته شدن 160 شورای کنترل، در حافظه تاریخی ما به عنوان یک تجربه زنده ولی تلخ ثبت شده است ، و مهمتر اینکه فرقه گراها با اعمال تفرقه افکنانه و جناح های غیر کارگری می خواهندحوزه های سازماندهی همگانی طبقه کارگر در عرصه اقتصادی  - صنفی را به سرمایه داری جهانی و ستون پنجمی های دست آموز و دست چین شده  انها  واگذار کنند، باید به خود آیند و بفهمند که این دو عرصه مبارزه به هم تنیده شدند، بنا براین در راستای ایجاد هیت فدراسیون سراسری تشکل های کارگران و زحمتکشان تشکل های  شما را با اسم بردن از تشکل های موجود دعوت به اقدام عملی می کنیم (با توجه به اینکه رهبریت تمامی این تشکل ها نیز مورد خطاب مستقیم ما هستند) :
سندیکاهای :
از شرکت واحد ، هفت تپه ، نقاشان تهران ، نقاشان استان البرز ،  خبازان سقز ، فلزکار مکانیک و ...
 کانون دفاع از حقوق کارگران ، کمیته پیگیری ، کمیته هماهنگی ، اتحادیه آزاد کارگران ، کمیته های دفاع از کارگران زندانی ، کارگران متحد انقلابی ، کارگران پروژه ای ، ایرانخودرو ، پتروشیمی تبریز و دیگر پترو شیمی ها ،فعالین کارگری شمال و جنوب ، کارگران محور جاده کرج ، کانون صنفی معلمان  ، و سازمان پرستاران و دیگر تشکل های مستقل و رفقای پیشرو می خواهیم، با هماهنگی قبلی اقدامات لازم را در جهت ایجاد اتحادیه سراسری را امروز انجاتم دهید که فردا بسیار دیر است، ما باید بدانیم در این راه سخت و دشوار حمایت کارگران جهان ، بیش از یک و نیم قرن تجربه جنبش کارگری – سوسیالیستی شکست و بن بست سیاست های احزاب و دولت های سرمایه داری در اصلاحات به علت بحران ساختاری  و از همه مهمتر گسترش و رشد فزاینده اعتصابات و اعتراضات کنونی کمک حال و اقدامات ما می باشد.
در خاتمه تذکر نکته ای را لازم می دانیم که با توجه به وجود پیشکسوتان و پیش روان و سازمان دهندگان اگاه صادق و با تجربه در جنبش کارگری ایران و لزوم اجماع و تصمیم گیری دمکراتیک و مشترک هیت موسس از ابتدای امر با تهیه و تنظیم و تدوین پیش نویس برنامه و اساس نامه فدراسیون را به عهده رفقا و دوستان می گذاریم.
 رفقا ، دوستان و کارگران آگاه و پیشرو اگر نتایج نظری ما  تشکل ها و افراد پیش رو به قول مانیفست " صرفا" بیان کلیه مناسبات واقعی که از مبارزات موجود طبقاتی و جنبش تاریخی ( 65 میلیونی) مزدبگیران که در برابر دیدگان ما جریان دارد " در جهت رهایی انها از ستم طبقاتی و اگر باز به قول مانیفست کمونیست بر تری همین نظرات با  بر پایی تشکل های سراسری توده ای( 65میلیونی) مزدبگیران است که از دل جنبش شرایط و پیامدهای آن  بر آمده و درس روشنی   به ما می دهد، پس بیایید به جای درجا زدن  در سطح یک صنف و رها کردن ارتش شصت و پنج میلیونی و باز به قول مانیفیست به جای چسبیدن به  توهمات فرقه ای، خواست و مبارزات عینی و جاری 65 میلیونی ستم کشان را با طبقه ، دولت و احزاب سرمایه داری در محیط کار و زندگی آنان را زمینه اصلی فعالیت خود قرار دهیم و با کمک به سازمان یابی آنا ن و تشکلهای مستقل طبقاتی ، اتحادیه ای و حزبی به عنوان تنها وسایل سازمان دهی کل اشکال  مبارزات   طبقاتی آنان و انقلاب اجتماعی و رسیدن به حاکمیت شورایی دمکراتیک شروع کرده و ادامه دهیم، در این صورت صد در صد ما پیروزیم، چرا که نیروی 65 میلیونی در هم کوبنده سیستم بهره کشی و سازندگان تاریخ آینده با ما هستند .

آینده از آن طبقه کارگر آگاه و متشکل است.

کارگران زندانی :
شاهرخ زمانی ، محمد جراحی ، بهنام ابراهیم زاده
3/6/1394



توضیح 1 - لازم به توضیح است که قرار بود این پیام با قید اسامی مشخص فعالین و رهبران شناخته شده کارگری و معلمان نوشته شود، و مستقیما" از آنها خواسته شود که برای ایجاد فدراسیون سراسری تشکل ها جهت سازماندهی مبارزات هر دم افزاینده زحمتکشان اقدام کنند، دلیل ما برای چنین تصمیمی عبارت بود از اینکه  هر چه پیام یا فراخوان داده می شود، بسیاری از فعالین بی تفاوت از کنارش می گذرند و خود را به ندیدن و نشنیدن می زنند ، اما در تحلیل نهایی خود به این نتیجه رسیدیم که بر مبنای تجربیاتی که ار برخی فرقه گرایی ها داریم، اگر اسامی را بنویسیم به بهانه اینکه با نوشتن اسامی فعالین و رهبران کارگری را به خطر انداختیم، پیام را بی اثر و به ضد خودش تبدیل می کنند، بنا براین از نوشتن اسامی صرف نظر کردیم ، (هر چند که جمهوری اسلامی با بهانه یا بی بهانه سرکوب را پیش می برد و نیازی به بهانه های این چنینی ندارد)،اما این توضیح نشان می دهد پیام فوق مربوط به تک تک فعالین و رهبران کارگران ، معلمان ، پرستاران و ... است وشما  نسبت به انجام خواسته پیام رسالت و وظیفه دارید و درصورت عدم انجام آن در مقابل جنبش مبارزاتی کارگران و زحمتکشان موظف به پاسخگویی هستید، که آیا اعتقاد به این کارندارید؟ یا امکان انجامش را ندارید؟ و یا خود و تشکل خود را به تنهای کافی برای این کار می دانید؟ یا بقیه را برای متحد شدن مصلح نمی دانید؟ یا به تشکل صنفی و توده ای کارگران و زحمتکشان با دید ایدولوژیک نگاه می کنید؟ یا شدت سر کوب را دلیل عدم اقدام می دانید؟ (ما مورد سرکوب را قبول نداریم چون رسالت سرکوب جلو گیری از انجام وظیفه است و رسالت هر فعالی دقیقا" برای مقابله با انواع سرکوب است، بنا براین به بهانه وجود سر کوب از انجام وظیفه نمی توان شانه خالی کردن که شانه خالی کردن در واقع تابع خواسته و نقشه سرکوب گر شدن است و این یعنی دعوت به بی عملی چون سرکوب دائما" وجود داشته و تا زمانی که تشکل سراسری و وحدت طبقاتی نداشته باشیم سرکوب همچنان با شدت وجود خواهد داشت)، بنا براین یا باید اقدام به انجام خواسته این پیام کنید و یا یکی از جواب های فوق را یا اگر جواب دیگری دارید آن را رو به عموم اعلام کنید. 

توضیح 2  - با توجه به اینکه به ما خبر می رسد که برخی از سایت ها و نشریات نیرو های کارگری و چپ از انتشار اخبار و نوشته ها و خواسته های زندانیان سیاسی، بخصوص کارگران زندانی سر باز می زنند و یا بسیار کم اقدام می کنند ، این عمل به هر دلیلی باشد از نظر ما نوعی فرقه گرایی و ضد کارگری است و ما به آنها هشدار می دهیم ، که با این عمل هر روز بیشتر از قبل محبوبیت خود را در نزد کارگران از دست می دهند و به عنوان ضد کارگر در میان کارگران و توده ها شناخته و معرفی می گردند، این اخبار از طریق کارگران فعال در داخل به دست ما میرسد ، بنا براین سایت ها و پایگاه های فوق بهتر است روش خود را تغییر بدهند، چون بسیاری از کارگران فعال در داخل برای شناختن این تشکیلات ها و سازمانها پخش و پوشش خبری زندانیان کارگری را به عنوان پارا متر و معیار انقلابی یا ضد انقلابی بودن تشکیلات های فوق قرارداده اند ، و نتایج دیداری خود از سایت های فوق را دلیل انقلابی بودن یا نبودن آنها قرار داده و به بقیه اعلام می کنند. بنابراین سایت های که از پخش و پوشش اخبار کارگران زندانی و زندانیان سیاسی کوتاهی کنند توسط خود کارگران در میان کارگران به عنوان نیروهای ضد کارگری معرفی می شوند، این می تواند بسیار خطر ناک باشد.



















تکثیر از :

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر