۱۳۹۴ آذر ۱۰, سه‌شنبه

شاهرخ امروز ؛


شاهرخ امروز ؛ 
      چهره بر افرخته بود :
  چشمهايش را ؛
                   به من دوخته بود ..
  دلش ؛
  برايم سوخته بود ..
  چهره ؛
  برافروخته بود و
  چشم ،
  به در دوخته بود ..
  دردها ،
  در دلش اندوخته بود ..
  ساخته بود ،
  سوخته بود ..
  يك دنيا ،
  غم داشت در دلش ،،
  اما
  سوخته بود
  و
  ساخته بود ..
  در مكتب عشق ،
  برابرى آموخته بود ..
  شاهرخ ،
  كارگرى بود ،،
  كه با انسانيت در آميخته بود ..
  عشق بود ،
  شور بود ،،
  در تنور آزادى ،
  افكارش پخته بود ..
  شاهرخ ،
  فعال كارگرى بود ،،
  كه با آگاهى ،
  گام در راه مبارزه نهاده بود ..
  قبل از رفتنش اما ،
  راه را براى ما ،،
  هموار نموده بود ..
     #شاهرخ_زمانى



          همايون_گودرزى

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر