۱۳۹۶ بهمن ۲۸, شنبه

دروغی به نام رفراندوم

دروغ هرچه بزرگترباشدباورکردنش راحتر است.

آواردروغ وفریب 20 ساله اصلاحات که از درون وزارت اطلاعات سر بر آورده بود کاملا" بی اعتبار و بی آبرو شده و برسررژیم جمهوری اسلامی فرو ریخت. در نتیجه یک بار دیگر ثابت شد که تنهاراه رهایی انقلاب است.   

.ایران درآستانه انقلاب دیگریست و این واقعیت را هم رژیم هم مردم وهم امپریالیستهادریافته اند.
در روند رشد یابنده مبارزات و پروسه زمانی فعلی،آمریکابه نمایندگی یکی از جناح های سرمایه داری جهانی و رهبر یکی از بلوک های امپریالیستی بابرنامه قبلی سعی درتغییر روند جریان مبارزات به حق مردم به خصوص طبقه کارگر و ایجاد انحراف در مبارزه و دخالت در حفظ نظام جمهوری اسلامی با تغییرات جزیی مورد نظر سرمایه داری  داشته و اگر امکان حفظ با تغییرات جزیی  مورد نظر امکانپذیر نبود تغییر رژیم ازبالا با آلترناتیوهای متعدد  مورد پسند سرمایه داری در دستور کار قرار خواهد گرفت که یکی از روش هایش مهندسی افکار مانند راه اندازی بحث رفراندوم است. و البته بلوک دیگر امپریالیستی نیز در صف مقابل بلوک امریکا برای حفظ منافع جناح دیگر سرمایه داری جهانی  از موجودیت جمهوری اسلامی دفاع کرده به اشکال مختلف تلاش می کنند مردم و کارگران در مبارزه خود مستقلا"موفق به سرنگونی جمهوری اسلامی در روند طبیعی مبارزات مستقل و اصولی و انقلابی نشوند ، بدون شک دو جناح سرمایه داری جهانی در قالب دو بلوک امپریالیستی مقابل هم برای حفظ جمهوری اسلامی یا بر قراری رژیم جدیدی به جای آن از طریق کنترل تغییر به توافقاتی خواهند رسید و حتی موارد جزیی توافق ما بین آنها اکنون دیده می شود از جمله طرح موضوع انحرافی رفراندوم یکی از نقاط مشترک دو جناح سرمایه داری جهانی در رابطه با جمهوری اسلامی است که اگر حتی واقعی باشد و حقیقتا" عملی شود تنها  منافع دو جناح سرمایه داری جهانی  تامین خواهد شد و مردم نه تنها به خواسته هایشان نخواهند رسید بلکه انقلاب آتی مردم و کارگران در نطفه خفه شده و سر کوب های جدید و بیشتری نصیب توده ها خواهد شد.وضعیت تعادلی جمهوری اسلامی از لحاظ بازی سیاسی و عملیاتی در شکاف بین دو جناح سرمایه داری جهانی ( دو بلوک امپریالیستی  صف آرایی کرده و در حال جنگ با اشکال مختلف در مقابل هم در سطح جهانی و منطقه ای) و بازی در وسط میدان دو بازی گر قدرتمند به پایان خود نزدیک می شود و بازیگران قدرتمند به توافق خواهند رسید قبل از اینکه انقلاب سرنوشت جمهوری اسلامی را رقم بزند برای آن و به طبع برای مردم ایران یک بار دیگر با شکست دادن انقلاب آتی سر نوشت سازی کنند. و البته همه این بازی ها و ترفند ها بعد از اینکه همه طرفین مبارزه متوجه شدند، که توده ها و طبقه کارگر دیگر وضعیت کنونی و جمهوری اسلامی و صد البته سرمایه داری را نمی خواهند و نمی توانند تحمل کنند بنا براین  انقلاب اجتناب نا پذیر است از این بابت دیگر جمهوری اسلامی در سرازیری سرنگونی قرار دارد و امکان حفظ آن با وضعیت کنونی ممکن نیست، پس از کسب چنین آگاهی تلاش دارند اعتراضات را کنترل کرده ، فعلا"  با طرح موضوع رفراندوم مبارزات را  به انحراف کشانده آب سردی روی آتش مبارزات توده ها  و نیروهای انقلابی بریزند.( باید هشیار باشیم در اینده طرح های دیگری مانند مجلس موسسان ، حکومت سکولاری ، دولت آشتی و ... دهها طرح دیگری که همگی در قالب سازش طبقاتی و انحراف از انقلاب کارگری ، طبقه بندی می شوند از آستین جناح ها و سطوح  مختلف سرمایه داری بیرون خواهند آمد.)
فراموش نکنیم که برای تغییر ملایم و از بالا پروسه اصلاحات از درون رژیم درگام نخست شکست خورده و به کنا رگذاشته شد.
پروسه تغییر جمهوری اسلامی ازطریق قهر وتحریم کنترل شده  منتها در محدوده سرمایه داری با آلترناتیو مجاهدین خلق وسایر احزاب وگروههای مسلح مشابه عراق وسوریه به دلایل مختلف  از جمله امکان خارج شدن منطقه از کنترل و اوج گیری وتبدیل شدن جنگ کنترل شده به جنگ غیر قابل کنترل از منظر سرمایه داری  جهانی نیز از دستور کار خارج شد.
با نگاه کوتاهی این را می توان درک کرد که کل منطقه زیر فقر و ظلم و انواع ستم قرار دارد و در هر کشوری مبارزات آشکار و پنهانی برای کسب نان و ازادی بی وقفه جاری است ایران در حال حاضر بین دو کانون و در داخل بازیگران دو کانون  شعله ور است  از یک سو با افغانستان و پاکستان کیلومترها مرز مشترک دارد که هر دو کشور مامن نیروهای ارتجایی همجون القاعده است و در سوی دیگری از مرزهایش دو کشور درگیر جنگ سوریه و عراق را دارد و مسله اسراییل هم مزید برعلت  و سرمایه داری می داند اگر ایران به سر نوشت عراق دچار شود، یا خارج از کنترل سرمایه داری جهانی دست به انقلاب کارگری بزند  و دو کانون موجود یکی در شرق ایران و دیگر در غرب ایران به هم بپیوندند کنترل تمامی حرکت های موجود و آتی در منطقه  از دست سرمایه داری خارج خواهد شد و بدون هیچ شکی از درون نبرد خارج از کنترل سرمایه داری انقلابی زاده خواهد شد، انقلابی که می تواند یک بار دیگر و البته این بار بسیار قویتر از قبل سرنوشت کل جهان را تغییر دهد.این مهمترین دلیل دفاع مشروط جناح های مختلف سرمایه داری جهانی از جمهوری اسلامی است. که اکنون با ترفند رفراندوم می خواهند خدمت گذار جمهوری اسلامی باشند.
تغییر رژیم ازطریق مداخله نظامی نیز ضمن اینکه ممکن است شرایط بند بالا را پیش بیاورد و جنگ غیر قابل کنترل را در منطقه راه بیاندازد و با توجه به اینکه درتوازن قوای جهانی کنونی برای امریکا تغییر  رژیم با مداخله نظامی غیرممکن  است. چرا که از واکنش و عکس العمل رژیم و روانشناسی مردم ایران مطمِن نیست
بنا براین فعلا" الترناتیو رفراندوم سلاحی است برای به انحراف کشاندن پروسه انقلاب در ایران .
اگرموضوع رفراندوم حتی به عنوان مبحثی برای گفتگو هم باشد سبب حداقل تاخیر سازماندهی برای ا نقلاب وکسب فرصت هم برای رژیم و هم برای امریکا خواهدشد. یعنی با بحث رفراندوم می خواهند انقلابیون و توده ها را مدت ولو کوتاه سر گرم کنند تا دشمن بتواند خودش را برای اجرای برنامه های دیگر و قویتر سرکوب اماده کند مهمتر از همه اینکه رفراندوم را چه نیرویی می خواهد پیش برده و عملی کند و حاصل رفراندوم در صورت امکان اجرایی بودن آن چه چیزی غیر از خواست سرمایه داری جهانی که شراکت با جمهوری اسلامی یا با بخش تغییر یافته ان با برنامه های دیکته شده از طرف ابزار های امپریالیستی سرمایه داری جهانی مانند بانک جهانی ، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی و ... که در غارت توده عمل می کنند خواهد بود.آیا اجرای رفراندم به عهده جمهوری اسلامی گذاشته خواهد شد ؟ در این صورت رفراندم دروغی بیش نیست . اگر گفته شود که رفراندوم را سازمانهای بین المللی بر گذار خواهند کرد این نیز تا زمانی که جمهوری اسلامی وجود دارد ممکن نیست پس از این بابت نیز شعار رفراندم یک دروغ آگاهانه و فریب کارانه است و اگر گفته شود پس از سرنگونی جمهوری اسلامی رفراندم گذاشته خواهد شد این شق دوم فریب کاری است ، بدون شک هر نیروی داخلی که بتواند جمهوری اسلامی را سر نگون کند آن نیرو آنقدر قدرت و محبوبیت دارد که نیازی به رفراندوم نخواهد بود بنابراین طرح رفراندم برای پس از سرنگونی جمهوری اسلامی در واقع بهانه تراشی سرمایه داری جهانی در مقابل انقلابیون قبل از انقلاب است تا از این طریق با تبلیغات زود رس نیرو های سرمایه داری را آماده مقابله با انقلاب کند از این جهت نیز شعار رفراندم ارتجاعی و ضد انقلابی و ضد انسانی است که می خواهند با بهانه ان مانع جدیدی در مقابل انقلابیون ساخته باشند، در این صورت نیز فریب کاری و دروغ است . اما اگر جمهوری اسلامی از طریق نیروهای بیرونی و یا با حمایت بیرون توسط نیروهای وابسته به سرمایه داری جهانی سر نگون شود در ان صورت نیز رفراندوم دروغ خواهد بود چون در حین سرنگونی جمهوری اسلامی سرمایه داری نیروهای اصیل و مردمی و انقلابی را سرکوب و متلاشی خواهد کرد و موقع رفراندوم نیرویی که بتواند توده ها را برای انقلاب سازماندهی کند  خود بدون سازماندهی خواهد بود بنا براین رفراندومی مانند رفراندم جمهوری اسلامی که در سال 1358 برگزار شد برگذار خواهد شد، با توجه به اینکه احمقانه است که بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی به رفراندم فکر کرد با این حال رفراندوم هایی که در طول تاریخ توسط سرمایه داری برگذار شده است همگی ثابت می کنند رفراندوم ابزار فریبکارانه سرمایه داری برای جلو گیری از کسب آزادی و نان و جلوگیری از مبارزات مستقل توده ها و شکست دادن انقلابات بوده و هست. بنا براین از این طریق نیز شعار رفراندم کاملا دروغ و فریبکارانه است.
رژیمی که خود اعتراف میکندکه قابل اصلاح نیست سکوتش در رابطه با رفراندوم اعترافیست به خیمه شب بازی بودن وفریبکارانه بودن موضوع رفراندم و با توجه به اینکه نظام جمهوری اسلامی تجربه فریب کارانه بودن رفراندم را به خوبی دارد که  در بهترین زمان که بر اثر انقلاب 57 آزادی بسیار زیادی در ایران بوجود آمده بود در چنان شرایطی با ترفند رفراندم توانست توده ها را بی درد سر فریب بدهد
اشغال کارخانه و ابزار تولید( پیشنهاد کارگران هفت تپه و عملی شدن بخشی از آن توسط کارگران کمباین سازی تبریز)وسازماندهی طبقه کارگربرای کسب قدرت سیاسی روند انقلاب اتی را به نمایش گذاشت واین امر به معنی حرکت طبقه کارگر وسازماندهی این طبقه به سمت کسب قدرت سیاسی است واین خوشایند امریکا ولیبرالهای وطنی وتمامی کسانیکه به دنبال کسب قدرت سیاسیی و یا شراکت در قدرت در ایران هستند،نیست.
هدف از این رفراندوم جابجایی قدرت سیاسی ازبالا بدون دخالت مردم وطبقه کارگر بدون تغییر زیرساختها ی سرکوب ونظامی رژِیم جمهوری اسلامی است
همانگونه که ارتش وساواک ازشاه به خمینی انتقال یافت .این پرسه نیزتمامی نهادهای سرکوب رابدون تغییر وبدون دخالت مردم به شاه وخمینی دیگری واگذارخواهدنمود( همان گونه که از داخل تاج عمامه در آوردند ، حالا می خواهند از داخل عمامه کراوات آبی در بیاورند)
در نهایت لازم به بیان است که :
1-     این رفراندوم فریبی بیش نیست. هر جا و به هر شکلی ممکن است آن را افشا کنید.
2-     برای مبارزه با شعار های انحرافی و برای مبارزه با جمهوری اسلامی و برای کسب آزادی و نان و بر قرای حکومت کارگری و صلح عادلانه به سازماندهی ونشکل یابی با تمام توان ادامه دهیم.
3-     آگاهی رسانی کنیم و در همه جا شرح بدهیم هرگونه تغییری ازبالا به معنی تداوم استثمار ودیکتاتوری به شکل دیگری خواهدبود.
4-     برقراری یک حکومت سکولار پارلمانی که شعار والترناتیو رفراندوم خواهان است فارغ از راست ودروغ بودن این مبحث وباتوجه به تاریخ این مبحث فقط وفقط بادخالت مستقیم طبقه کارگر ممکن خواهدبود و .ازادی و نان بخور ونمیر نیم بندی که درکشورهای اروپایی مد نظر این اقایان است ازسرخیرخواهی سرمایه داری ویا ازخیرسر این سیستم ونظام پارلمانی نیست بلکه نتیجه دهه ها مبارزه وجانفشانی طبقه کارگراست که باید به انقلاب ختم می شد ولی با ایجاد انحراف و سرکوب سر از سکولاریسم و سازش طبقاتی در اورده اما توانسته تا حدودی وبخشی از مطالبات را برآورده کند.

لازم است بدانیم شکل حکومت سکولاری از طرف نیروهای سرمایه داری زمانی طرح می شود که ابزار های مختلف حاکمیت سرمایه داری مانند مذهب موقتا" توان و کاربرد خود را از دست می دهند و به خطر می افتند و درست زمانی که امکان نابود شدن و یا ضعیف شدن شان احساس میشود نیرو های سرمایه داری برای نجات ابزار ها دست به دامن سکولاریزم می شود تا از این طریق از نابودی مذهب تا امکان بعدی جلو گیری نماید، بنا براین همانقدر که رفراندوم برای جلو گیری از انقلاب و به انحراف بردن مبارزه و فریب کارانه است بحث و امکان بر قراری حکومت سکولار نیز برای جلو گیری از انقلاب و برای فریب توده و کارگران است و هر دو ابزاری در دست نیروهای سرمایه داری برای پیش برد و تحمیل سازش طبقاتی به کارگران هستند.
نتیجه اینکه نیروهای مختلف سرمایه داری می خواهندبا ترفتد رفراندوم خواهی و تبلیغ سکولاریسم ، مبارزات اخیر را به انحراف ببرند ، سازش طبقاتی را تحمیل کنند،طبقه کارگررا به حاشیه برانند در نتیجه از انقلاب و سرنگونی سرمایه داری یعنی در واقع از کسب مطالبات مختلف کارگران و زحمتکشان جلو گیری کنند و از این طریق تداوم استثمار و ظلم و ستم ، فقر ، بیکاری ، نا امنی شغلی ، فحشا و اعتیاد ، کار کودک و کودکان خیابان و ... ممکن خواهد بود.
کمیته حمایت از آرمانها ی شاهرخ زمانی
28 بهمن 1396


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر